شعر کرونا: بیایید این ندا با هم بخوانیم کرونا را ز ملک خود برانیم
تقدیم به سپید پوشان تلاشگر عرصه سلامت سرزمین
عزیزم ایران
کرونا چیست؟! یک ویروس بی دین
که نازل گشته است از کشور چین
چو کالاهای چینی؛ خوب و ارزان
براه افتاده از چین سوی ایران
در این سرمای بهمن ماه و اسفند
ز چین وارد شده این جنس آکبند
نمیدانم که از کی آمده؟! لیک
بود سرخ و سفید و آبی و شیک!
نموده او سفر از شهر« ووهان
به« قم»؛ شهر قیام و خون و سوهان
و البته که این ناخوانده مهمان
سری هم رفته ناغافل به گیلان
و تهران و اراک و هگمتانه
چگویم من که الان اصفهانه!
سری هم رفته کرمانشاه و تبریز
شده مازندران زین غصه لبریز
…
چو برق آسمان بی باک و چالاک
طنین افکنده بر این آب و این خاک
ولی با چشم ها آن دیدنی نیست
صدای غرش اش بشنیدنی نیست
به چشم ساده لوحان رام و اهلی است!
ولی گرگ است! خونخوار است و وحشی است!
چو گرگ قصه ی شنگول و منگول
ز در می آید این بی شاخ و دم غول
نمیخواهم بترسانم شما را
ولی باید خبر کرد آشنا را!
تعهد میکنیم این آشتی را
«اصول ساده ی بهداشتی» را»
اگر محکم ببندیم عهد و پیمان
شود این گرگ وحشی زار و بی جان!
بیایید این ندا با هم بخوانیم
کرونا را ز ملک خود برانیم
شعر از:
مهدی مزرعه شاهی